The Battle We Didn't Choose ... my wife's fight with breast cancer ... بعضی عکسها دل رو مچاله می کنه ... بعضی عکسها چشم رو تر می کنه ... بعضی عکسها فقط یک عکس نیستن ... ... زمانی که آنجلو، جنیفر را میبیند عاشقش میشود و چندی بعد در یک مهمانی صمیمی عروسیشان را جشن میگیرند. ۵ ماه بعد جنیفر مبتلا به سرطان ِ سینه میشود و آنجلو در بلاگشش مینویسد: دقیقا لحظه را به خاطر دارم.صدای جنیفر و لمس شدن انگشتانم را به خاطر دارم. حس ِ آن لحظه هرگز فراموش نمیشود. حس ِ لحظهای که به چشمان ِ هم خیره شدیم و دستان همدیگر را فشردیم. ما با هم خواهیم بود. ما در کنار هم خوب خواهیم بود.... در این مسیرآنجلو تصمیم میگیرد این نبرد را عکاسی کند wife's-cancer
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.