تنها حس خوبم اینه که بیست و سه سالگی رو خوب شروع کردم اتفاق های خوبی افتاد میگم اتفاق فکرتون به اون سوپرایز و معجزه های تو فیلم نره! خواهشا همین جا بمونید تا بگم یک: اعتماد به نفس دار شدم! دو: قبولی ام در رانندگی! سه: خودم رو فهمیدم اینکه چی میخوام و چی رو دوست دارم و درونگرام یعنی درونگرا بایددددددد باشم و چهار: ریسک پذیر تر شدم البته یه پرانتز باز کنم و بگم خرابکاری شده هر ریسکی که تا به حال انجام دادم اما باشه اینم شروع خوبیه ویدددددد(تکه کلامم) 

+به خودم کمک خواهم کرد، نمیخوام این پوسته بدجنسی که ازم سراغ دارن و اون پوسته ضعیف و ترحمی که باز هم ازم سراغ دارن ادامه دار باشه! 

+یه جوریم من تازگی ها، فک کنم مشکل هورمون هامه که ریخته بهم  وگرنه خودمم نمیدونم چی دارم میگم پشت سر هم:(()