اینکه یه نفر بگه هرچی بود تموم شد و به صبح لبخندی دوباره بزن و از تو حرکت و از ۰۰۰ !! چرت ترین حرف ممکنه بی تعارف کل جامعه یه زخم کاری چرکین برداشته که با بخیه و زماد علاج نمیشه ؛ از دختر و پسری که زیر خروارها خاکند تا زنی که با بچش رو تابوت شوهرش مویه میکنه تا میرسه به من و شمایی که راوی ماجرای شب های پاییز ۱۴۰۱ برای نسل بعد خواهیم بود۰ مخلص کلام اینکه باید یکی باشه که جواب این داغ ؛ این بی حرمتی؛ این زخم و این خون گرمو بده ؛ نه !؟
ای کاش کسی بود ولی ای کاش که این ای کاش ها راه حل این داستان بود
قلم زیبایی داری ، لذت بردم از متن کوتاهی که خوندم ممنونم