آدم که درمونده میشه به هر چیزی که بهش باور داره و نداره چنگ میزنه، تو بدترین موقعیت زندگی به هرچی چنگ زدم نشد روی آوردم به کتاب معجزه ای شکر گذاری و دارم باورش می کنم که بشه، ینی دارم باورم رو به زور به سمتش میچرخونم، توی تمرین بیستو یکمین روزش میگه واسه موقعیت ها شکر گذار باش و من مادرم تو طول این چند روز جوری شخصیتمو له و لورده کرد که شکر گذاریم شده عبارت از متشکرم یه غروری دارم که بهش برخوره، متشکرم که اشکم در نمیآد، متشکرم که صبوری میکنم
ممنونم ازت که دووم میاری