مث خفه گی در یه قاشق آب): 🥄🚰

azadi

اسفند همیشه ماه محبوبی برای همه بوده و هست ؛ چرا که با خود میبرد تمام غصه های با ریشه و دلتنگی های مدام و بغض های ناتمام و انتظار های همیشه را... اسفند با خود خبر از بهاری می آورد که نه آزادی که آزادگی ارمغان پیروزش است ۰

+من دلم سخت گرفته است از این میهمانخانه ی مهمان کش روزش تاریک اما به انتظار صبح فروردین چشمانم را نخواهم بست... 

۲۳ اسفند ۰۱ ، ۱۵:۳۵ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سررا هستم:D

چه‌ مرگمونه‌

تا‌میایم‌ بفهمیم چه‌ مرگمونه‌ یه‌ مرگ‌ دیگمون‌ میشه-.- !

۲۱ اسفند ۰۱ ، ۲۳:۰۹ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
سررا هستم:D

یه نفر

آقا چرا شما و دار و دستت هیچ کاریو درست انجام نمیدین!؟

نه واقعا چرا؟؟؟

نه !!! واقعا چرا؟؟؟؟؟؟؟

خیلی دوس دارم تو چشای یه نفر نیگا کنم و اینو بهش بگم ، اما نمیگم کی... دادا بالاخره یه حرکتی یه کاری یه کنترلی یه نظارتی یه چیزی آخه که دلمون خوش باشه ؛ تموم شد ها ، همه مردیم فردا نگی نگفتی ، دیگه خودت میدونی:)) 

۲۱ اسفند ۰۱ ، ۱۸:۳۱ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سررا هستم:D

زمستان

امید!؟ 

به نظرم امید دادن بهترین و بدترین کاریست که میشه در حق دیگران انجام داد چه انسانهای ساده دلی که به آخر خط رسیدن و بواسطه ی یه حرف یا یه کارکوچیک مسیر زندگیشون عوض شده و چه قلبهای بیشماری که با خاطر دروغ های بی متر هرزه، به نابودی رسیدن. در حقیقت: ساعت زنگ زده دیگه زنگ نمیزنه، چون زنگاشو زده..
زمستون هم آخرین نفسهاشو میکشه چنانچه حضرت سعدی که احتمالا در وسط تابستان در حالی که فالوده میزده به بدن این شعر را سروده اند
دیدی که چه بی رنگ و ریا بود زمستان ؟
مظلوم ترین فصل خدا بود زمستان
دیدیم فقط سردی او را و ندیدیم
از هر چه دو رنگی است رها بود زمستان
بود هرچه فقط بود سپیدی و سپیدی:|

۲۱ اسفند ۰۱ ، ۱۴:۵۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سررا هستم:D

داغ

اینکه یه نفر بگه هرچی بود تموم شد و به صبح لبخندی دوباره بزن و از تو حرکت و از ۰۰۰ !! چرت ترین حرف ممکنه بی تعارف کل جامعه یه زخم کاری چرکین برداشته که با بخیه و زماد علاج نمیشه ؛ از دختر و پسری که زیر خروارها خاکند تا زنی که با بچش رو تابوت شوهرش مویه می‌کنه تا میرسه به من و شمایی که راوی ماجرای شب های پاییز ۱۴۰۱ برای نسل بعد خواهیم بود۰ مخلص کلام اینکه باید یکی باشه که جواب این داغ ؛ این بی حرمتی؛ این زخم و این خون گرمو بده ؛ نه !؟

۲۰ اسفند ۰۱ ، ۱۴:۳۰ ۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سررا هستم:D

هیچ کی مثل تو نبود

یکی از ترانه های زیبای ایرج  جنتی عطایی.. gogosh

صدای تو بیداری بیشه آواز سبز برگه، صدای تو پر وسوسه مثل شبخونی تگرگه، صدای تو آهنگ شکستن بغض یه دنیا حرفه، تصویری از آواز صریح قندیل نور و برفه، هیچ کی مثل تو نبود هیچ کی مثل تو نبود، هیچ کی مثل تو منو باور نکرد، هیچ کی با من مثل تو توی نقب شب من سفر نکرد هیچ کی مثل تو نبود ساده مثل بوی پاک اطلسی،  یا بلوغ یه صدا میون دغدغهء دلواپسی

هیچ کی مثل تو نبود هیچ کی مثل تو نبود.. 

۲۰ اسفند ۰۱ ، ۰۰:۱۶ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سررا هستم:D

تغیر

تغیر ؛همان کلمه اییست که متهم ردیف اول است. ما هر کاری میکنیم که شرایطمان را عوض کنیم درست همان اندازه دوست نداریم که این اتفاق بیفتد. چاقی، بی پولی ، خانه ی اجاره ایی و شاید خانواده😩😭 جز چیزهایی هستند که هر آدمی دوست دارد که یک روز تغییرشان بدهد ،غافل از اینکه وقتی ۱۰ کیلو لاغر میکنی دیگه اون آدم شاد قبل نیستی، وقتی پولدار میشی تنها تر میشی و وقتی خونه دار میشی دیگه آرزویی نداری و البته غلط میکنی خانواده ات رو عوض بکنی بی وجود...

۱۹ اسفند ۰۱ ، ۲۰:۵۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سررا هستم:D

فریدوم

از اشک گل لاله پیوستن دریاها... من لحظه ای دیدارم، تو وقت گذشتن ها، تو زخمه ای هر سازی و من ناله ای رفتن ها... 

۱۸ اسفند ۰۱ ، ۱۱:۵۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سررا هستم:D